چگونه در یک رابطه عاطفی، احساس امنیت روانی بیشتری ایجاد کنیم؟ (19 نکته)
امنیت روانی در یک رابطه عاطفی، پایه و اساس یک پیوند سالم و پایدار است. وقتی هر دو طرف احساس امنیت کنند، میتوانند آسیبپذیر باشند، خود واقعیشان را نشان دهند و با اطمینان خاطر به هم اعتماد کنند. اما ایجاد این امنیت کار یک نفر نیست و نیازمند تلاش و تعهد مشترک است.
در این پست، 19 نکته کلیدی را بررسی میکنیم که به شما و شریک عاطفیتان کمک میکند تا فضایی امن و آرام برای رشد و شکوفایی رابطه خود ایجاد کنید:
- ✔️
1. ارتباط با صداقت و شفاف:
کلید هر رابطه موفقی، ارتباط باز و با صداقت است. درباره احساسات، نیازها و ترسهای خود با شریکتان صحبت کنید. - ✔️
2. گوش دادن فعالانه:
فقط شنونده نباشید؛ فعالانه به حرفهای شریکتان گوش دهید. سعی کنید دیدگاه او را درک کنید و همدلی نشان دهید. - ✔️
3. همدلی و درک متقابل:
سعی کنید خود را جای شریکتان بگذارید و احساسات او را درک کنید. همدلی، پایههای اعتماد را محکم میکند.


ایجاد امنیت روانی یک فرآیند مداوم است و نیازمند تعهد هر دو طرف است. با پیادهسازی این نکات، میتوانید به ساختن یک رابطه عمیق، صمیمی و پایدار کمک کنید.
با کمی تلاش و تعهد، میتوانید یک رابطه عاطفی امن و رضایتبخش ایجاد کنید که در آن هر دو نفر احساس دوست داشته شدن، ارزشمند بودن و مورد حمایت قرار گرفتن کنند.
ایجاد امنیت روانی در رابطه عاطفی: 19 نکته کلیدی
1. ارتباط شفاف و با صداقت
ارتباط شفاف و با صداقت سنگ بنای هر رابطه سالم و امن است.بدون پنهانکاری و با صراحت احساسات، نیازها و نگرانیهای خود را با شریک عاطفیتان در میان بگذارید.این نوع ارتباط، فضای اعتماد را تقویت کرده و از سوءتفاهمها و ابهامات جلوگیری میکند.حتی اگر صحبت کردن در مورد موضوعات خاص سخت باشد، تلاش برای باز بودن و صادق بودن، ارزشش را دارد.از قضاوت کردن و انتقاد بیجا خودداری کنید و فضایی امن برای او ایجاد کنید تا بتواند بدون ترس از سرزنش، احساسات خود را بیان کند.تمرین کنید که به جای متهم کردن، از “من-پیامها” استفاده کنید.
مثلا به جای گفتن “تو همیشه دیر میکنی!” بگویید “وقتی دیر میکنی، احساس میکنم به من اهمیت نمیدهی.
“با این کار، مسئولیت احساسات خود را بر عهده میگیرید و از ایجاد تنش و درگیری غیرضروری جلوگیری میکنید.مرور منظم رابطهتان و صحبت درباره نقاط قوت و ضعف آن، به حفظ ارتباطی قوی و سالم کمک میکند.
2. ابراز عشق و قدردانی
ابراز عشق و قدردانی، گامی مهم در ایجاد احساس امنیت روانی در رابطه است.به شریک عاطفی خود نشان دهید که چقدر برایتان ارزشمند است و از حضور او در زندگیتان سپاسگزارید.این ابراز میتواند به شکلهای مختلفی باشد: گفتن کلمات محبتآمیز، انجام کارهای کوچک برای او، هدیه دادن، وقت گذراندن با کیفیت با هم، و یا نشان دادن محبت فیزیکی.فقط به گفتن “دوستت دارم” بسنده نکنید، بلکه با بیان دلایل عشقتان، تاثیر بیشتری بگذارید.مثلا بگویید “دوستت دارم چون همیشه از من حمایت میکنی و باعث میشی احساس کنم شنیده میشوم.
“قدردانی از کارهای کوچک و بزرگی که شریک عاطفیتان برایتان انجام میدهد را فراموش نکنید.یک تشکر ساده میتواند تاثیر شگفتانگیزی داشته باشد.توجه به زبان عشق شریک عاطفیتان نیز مهم است.بعضی افراد با کلمات محبتآمیز، بعضی با دریافت هدیه، بعضی با وقت گذراندن با کیفیت، بعضی با انجام کارهای خدماتی، و بعضی با لمس فیزیکی، احساس عشق و قدردانی بیشتری میکنند.تلاش کنید که به زبان عشقی که او میفهمد، با او صحبت کنید تا احساس کند که واقعاً دیده و شنیده میشود.ابراز عشق و قدردانی یکطرفه کافی نیست.
تلاش کنید که هر دو طرف به طور فعال در این زمینه مشارکت داشته باشند.
3. ایجاد اعتماد متقابل
اعتماد، پایهی اصلی هر رابطه عاطفی سالم و پایدار است.بدون اعتماد، احساس امنیت روانی در رابطه وجود نخواهد داشت.ایجاد اعتماد زمان میبرد و به تلاش هر دو طرف نیاز دارد.با صداقت، شفافیت و قابل اعتماد بودن، به شریک عاطفی خود نشان دهید که میتوانید به شما اعتماد کند.به قولهایی که میدهید عمل کنید و در صورت بروز مشکل، با صداقت عذرخواهی کنید.حتی اگر اشتباه کوچکی مرتکب شدهاید، سعی نکنید آن را پنهان کنید.به حریم خصوصی شریک عاطفی خود احترام بگذارید و بدون اجازه به وسایل شخصی او دست نزنید.
کنترل کردن و شک کردن بیجا، اعتماد را از بین میبرد.
در مورد دوستان، خانواده و سایر روابط خود با شریک عاطفیتان صادق باشید.پنهانکاری و دروغ، حتی اگر به نظر بیاهمیت برسند، میتوانند به اعتماد آسیب بزنند.اگر شریک عاطفیتان در گذشته به شما خیانت کرده است، تصمیم بگیرید که آیا میتوانید او را ببخشید و دوباره به او اعتماد کنید یا خیر.اگر نمیتوانید به طور کامل او را ببخشید و به او اعتماد کنید، بهتر است رابطه را تمام کنید.
4. حل اختلافات به شیوهای سازنده
اختلافات در هر رابطهای اجتنابناپذیر هستند.مهم این است که چگونه این اختلافات را حل میکنید.حل اختلافات به شیوهای سازنده، نه تنها به رابطه آسیب نمیزند، بلکه آن را قویتر میکند.هنگام بروز اختلاف، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و از توهین و تحقیر شریک عاطفی خود خودداری کنید.به جای حمله کردن به شخصیت او، روی رفتارش تمرکز کنید.به صحبتهای شریک عاطفی خود با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.حتی اگر با نظر او موافق نیستید، به او نشان دهید که به حرفهایش اهمیت میدهید.
به دنبال یک راه حل برد-برد باشید که منافع هر دو طرف را تامین کند.
به جای تلاش برای پیروز شدن در بحث، به دنبال راهی باشید که هر دو بتوانید با آن کنار بیایید.یاد بگیرید که از اشتباهات خود عذرخواهی کنید و شریک عاطفی خود را ببخشید.کینه و رنجش، رابطه را مسموم میکند.
5. تعیین مرزهای سالم
مرزها میتوانند شامل محدودیتهای فیزیکی، عاطفی، ذهنی و مالی باشند.مثلا ممکن است تصمیم بگیرید که در مورد موضوعات خاصی صحبت نکنید، یا اینکه در ساعتهای خاصی از شبانه روز در دسترس نباشید.مرزهای خود را به طور واضح و قاطعانه به شریک عاطفی خود اعلام کنید و از او بخواهید که به آنها احترام بگذارد.اگر او به مرزهای شما احترام نمیگذارد، باید عواقب آن را به او گوشزد کنید.مرزهای شما باید با ارزشها و نیازهای شما همخوانی داشته باشند.هیچ کس نباید شما را مجبور کند که مرزهایی را تعیین کنید که با آنها راحت نیستید.
یاد بگیرید که “نه” بگویید.
شما مجبور نیستید همیشه با درخواستهای شریک عاطفی خود موافقت کنید.اگر چیزی را نمیخواهید انجام دهید، با احترام و قاطعیت “نه” بگویید.به مرزهای شریک عاطفی خود نیز احترام بگذارید.فشار آوردن به او برای عبور از مرزهایش، به رابطه آسیب میزند.
6. حمایت از استقلال فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید استقلال فردی خود را حفظ کنند.وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی، میتواند منجر به احساس خفگی و از دست دادن هویت شود.به شریک عاطفی خود اجازه دهید که علایق، سرگرمیها و دوستان خود را داشته باشد.سعی نکنید او را کنترل کنید یا او را از انجام کارهایی که دوست دارد منع کنید.به فضای شخصی شریک عاطفی خود احترام بگذارید.همه ما به زمانهایی نیاز داریم که تنها باشیم و به خودمان برسیم.از اهداف و آرزوهای شریک عاطفی خود حمایت کنید و او را تشویق کنید که به دنبال رویاهایش برود.
یک رابطه سالم، باید به هر دو طرف کمک کند تا رشد کنند و به بهترین نسخه خود تبدیل شوند.
از ایجاد حسادت و رقابت در رابطه خودداری کنید.به جای اینکه از موفقیتهای شریک عاطفی خود احساس خطر کنید، به او افتخار کنید و از او حمایت کنید.
7. همدلی و درک متقابل
همدلی و درک متقابل، به معنای توانایی درک و احساس کردن احساسات شریک عاطفیتان است.وقتی با شریک عاطفی خود همدلی میکنید، به او نشان میدهید که به او اهمیت میدهید و او را درک میکنید.برای همدلی کردن، باید سعی کنید خودتان را جای شریک عاطفی خود بگذارید و از دید او به مسائل نگاه کنید.به احساسات او اعتبار بدهید و سعی نکنید آنها را نادیده بگیرید یا کم اهمیت جلوه دهید.به صحبتهای شریک عاطفی خود با دقت گوش دهید و به زبان بدن او توجه کنید.سعی کنید بفهمید که او واقعاً چه چیزی را میخواهد به شما بگوید.
از شریک عاطفی خود سوال بپرسید و از او بخواهید که احساسات خود را برای شما توضیح دهد.
به او نشان دهید که واقعاً میخواهید او را درک کنید.از قضاوت کردن و انتقاد بیجا خودداری کنید.به جای اینکه به شریک عاطفی خود بگویید که چه احساسی باید داشته باشد، به او اجازه دهید تا احساسات خود را آزادانه بیان کند.وقتی شریک عاطفیتان احساس کند که درک میشود، احساس امنیت روانی بیشتری خواهد کرد.
8. مسئولیتپذیری در قبال اعمال خود
مسئولیتپذیری به معنای پذیرفتن عواقب اعمال خود و تلاش برای جبران اشتباهات است.در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرند و از مقصر دانستن یکدیگر خودداری کنند.اگر اشتباهی مرتکب شدهاید، با صداقت عذرخواهی کنید و سعی کنید از آن درس بگیرید.عذرخواهی کردن، نشان میدهد که به احساسات شریک عاطفی خود اهمیت میدهید و میخواهید رابطه را ترمیم کنید.به جای اینکه به دنبال توجیه اشتباهات خود باشید، سعی کنید آنها را جبران کنید.این میتواند به معنای تغییر رفتار، انجام کارهای جبرانی، یا صرفاً شنیدن و درک احساسات شریک عاطفیتان باشد.
از فرافکنی خودداری کنید.فرافکنی به معنای نسبت دادن اشتباهات و احساسات خود به دیگران است.به جای اینکه مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرید، سعی میکنید تقصیر را به گردن شریک عاطفی خود بیندازید.مسئولیتپذیری، به ایجاد اعتماد و امنیت روانی در رابطه کمک میکند.وقتی شریک عاطفیتان بداند که شما مسئولیت اعمال خود را بر عهده میگیرید، احساس امنیت بیشتری خواهد کرد.مسئولیتپذیر باشید و به شریک عاطفیتان نشان دهید که میتوانید روی شما حساب کند.
9. دوری از رفتارهای کنترلگرایانه
رفتارهای کنترلگرایانه، به هر نوع رفتاری گفته میشود که هدف آن کنترل کردن و محدود کردن آزادی شریک عاطفی است. این رفتارها میتواند شامل حسادت، شکاکی، محدود کردن روابط اجتماعی، و تصمیمگیری برای شریک عاطفی باشد. رفتارهای کنترلگرایانه، به شدت به امنیت روانی در رابطه آسیب میزند. وقتی شریک عاطفیتان احساس کند که تحت کنترل است، احساس خفگی، ترس و اضطراب خواهد کرد. به جای تلاش برای کنترل کردن شریک عاطفی خود، سعی کنید به او اعتماد کنید و به او احترام بگذارید. روی خودتان تمرکز کنید و سعی کنید خودتان را رشد دهید. وقتی روی خودتان کار میکنید، احساس امنیت بیشتری خواهید کرد و نیازی به کنترل کردن دیگران نخواهید داشت. یک رابطه سالم، بر اساس احترام متقابل، اعتماد و آزادی بنا شده است.
10. توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر
توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، یکی از مهمترین عوامل در ایجاد امنیت روانی در رابطه است.هر فردی نیازهای عاطفی خاصی دارد که باید در رابطه برآورده شوند.نیازهای عاطفی میتواند شامل نیاز به عشق، حمایت، قدردانی، احترام، پذیرش، و امنیت باشد.با شریک عاطفی خود در مورد نیازهای عاطفی خود صحبت کنید و از او بخواهید که به شما بگوید چه نیازهایی دارد.سعی کنید نیازهای عاطفی یکدیگر را درک کنید و برای برآورده کردن آنها تلاش کنید.نشان دهید که به احساسات شریک عاطفی خود اهمیت میدهید و از او حمایت میکنید.وقتی او احساس ناراحتی میکند، به او گوش دهید و سعی کنید او را تسلی دهید.
به شریک عاطفی خود احترام بگذارید و به او نشان دهید که او را میپذیرید، حتی با وجود نقصها و ضعفهایش.
از شریک عاطفی خود قدردانی کنید و به او نشان دهید که چقدر برایتان ارزشمند است.کارهای کوچکی انجام دهید که نشان دهنده عشق و قدردانی شما باشد.وقتی نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده میکنید، رابطه عمیقتر و صمیمانهتری خواهید داشت.
11. برنامهریزی برای فعالیتهای مشترک
برنامهریزی برای فعالیتهای مشترک، نشان میدهد که به رابطه خود اهمیت میدهید و میخواهید وقت و انرژی خود را برای آن صرف کنید.
وقتی فعالیتهای مشترکی انجام میدهید، احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری با شریک عاطفی خود خواهید کرد.
12. حفظ جذابیت و صمیمیت فیزیکی
به ظاهر خود اهمیت دهید و سعی کنید جذاب به نظر برسید. این به معنای پوشیدن لباسهای زیبا، بهرهگیری از عطر، و مراقبت از پوست و مو است. محبت فیزیکی را فراموش نکنید. این میتواند شامل بغل کردن، بوسیدن، دست گرفتن، و ماساژ دادن باشد. به نیازهای جنسی شریک عاطفی خود توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید. ارتباط جنسی سالم و لذتبخش، به تقویت رابطه کمک میکند. در مورد خواستهها و نیازهای جنسی خود با شریک عاطفی خود صحبت کنید و با هم به توافق برسید. از تکراری شدن رابطه جنسی جلوگیری کنید و سعی کنید تنوع و هیجان را به آن اضافه کنید.
13. ایجاد لحظات خندهدار و سرگرمکننده
ایجاد لحظات خندهدار و سرگرمکننده، به کاهش استرس و تنش در رابطه کمک میکند. خنده، یک راه عالی برای ایجاد ارتباط و صمیمیت است. با شریک عاطفی خود شوخی کنید و سعی کنید او را بخندانید. فیلمهای کمدی تماشا کنید، بازیهای سرگرمکننده انجام دهید، و یا به مکانهای خندهدار بروید. از جدی بودن بیش از حد خودداری کنید و سعی کنید از زندگی لذت ببرید. وقتی اوقات خوشی را با هم سپری میکنید، رابطه شما قویتر و پایدارتر خواهد شد. خنده، یک راه عالی برای ایجاد ارتباط و صمیمیت است. وقتی با هم میخندید، احساس نزدیکی بیشتری به هم خواهید کرد.
14. اجتناب از مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه رابطه خود با دیگران، یک اشتباه بزرگ است. هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید سعی کنید رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه کنید. روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و از آنچه دارید قدردانی کنید. به جای اینکه به دنبال چیزهایی باشید که در رابطه شما وجود ندارد، از چیزهایی که وجود دارد لذت ببرید. به جای اینکه به دنبال الگوبرداری از روابط دیگران باشید، سعی کنید رابطه خود را بر اساس نیازها و خواستههای خودتان بسازید. مقایسه کردن، فقط باعث ایجاد حسادت، ناامیدی و نارضایتی میشود.
15. بخشش و گذشت
بخشش، به معنای فراموش کردن اشتباه نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی است. وقتی میبخشید، به خودتان اجازه میدهید تا از درد و رنج رها شوید و به جلو حرکت کنید. بخشش، یک فرآیند زمانبر است و ممکن است مدتی طول بکشد تا بتوانید کسی را به طور کامل ببخشید. مهم این است که تلاش کنید و به خودتان اجازه دهید تا به تدریج پیشرفت کنید. بخشش و گذشت، به ایجاد اعتماد و امنیت روانی در رابطه کمک میکند. وقتی شریک عاطفیتان بداند که شما او را میبخشید، احساس امنیت بیشتری خواهد کرد. بخشش، یک انتخاب است. شما میتوانید انتخاب کنید که ببخشید یا نبخشید. اما اگر میخواهید رابطه خود را حفظ کنید، بخشش، ضروری است.
16. گوش دادن فعالانه و همدلانه
گوش دادن فعالانه و همدلانه، فراتر از شنیدن صرف است. این به معنای توجه کامل به آنچه شریک عاطفیتان میگوید، درک احساسات او، و نشان دادن اینکه به او اهمیت میدهید است. هنگام گوش دادن، از قطع کردن صحبت او خودداری کنید و به او اجازه دهید تا حرفهایش را به طور کامل بیان کند. به زبان بدن او توجه کنید و سعی کنید بفهمید که او چه احساسی دارد. هنگام گوش دادن، سعی کنید خودتان را جای شریک عاطفی خود بگذارید و از دید او به مسائل نگاه کنید. به او اعتبار بدهید و سعی نکنید او را قضاوت کنید. وقتی شریک عاطفیتان احساس کند که شنیده و درک میشود، احساس امنیت روانی بیشتری خواهد کرد. گوش دادن فعالانه و همدلانه، یک مهارت است که میتوانید با تمرین آن را بهتر کنید.
17. یادگیری زبان عشق یکدیگر
همه ما به شیوههای مختلفی عشق را دریافت و ابراز میکنیم.گری چاپمن، روانشناس، پنج زبان عشق را شناسایی کرده است: کلمات تأییدآمیز، وقت با کیفیت، دریافت هدایا، اعمال خدماتی، و لمس فیزیکی.با شریک عاطفی خود در مورد زبان عشق خود صحبت کنید و از او بخواهید که زبان عشق خود را برای شما توضیح دهد.سعی کنید به زبان عشقی که او میفهمد، با او صحبت کنید.اگر زبان عشق شریک عاطفی شما “کلمات تأییدآمیز” است، او را تشویق کنید و به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و از او قدردانی میکنید.
اگر زبان عشق او “وقت با کیفیت” است، وقت بیشتری را با او بگذرانید و به او توجه کامل داشته باشید.
اگر زبان عشق او “دریافت هدایا” است، برای او هدیههای کوچک و معنادار بخرید.اگر زبان عشق او “اعمال خدماتی” است، کارهایی برای او انجام دهید که به او کمک کند و او را راحت کند.اگر زبان عشق او “لمس فیزیکی” است، او را بغل کنید، ببوسید و به او دست بزنید.
18. مراجعه به مشاور در صورت نیاز
مراجعه به مشاور یا درمانگر، هیچ اشکالی ندارد. همه ما در زندگی با چالشهایی روبرو میشویم، و گاهی اوقات به کمک یک فرد متخصص نیاز داریم تا این چالشها را پشت سر بگذاریم. مشاوره، میتواند به صورت فردی یا زوجی انجام شود. مشاوره زوجی، به شما و شریک عاطفیتان کمک میکند تا با هم روی مشکلات رابطه کار کنید و به راه حلهای مشترک برسید. مراجعه به مشاور، نشان میدهد که به رابطه خود اهمیت میدهید و میخواهید برای بهبود آن تلاش کنید. مشاور، یک فضای امن و حمایتی را برای شما فراهم میکند تا بتوانید احساسات و افکار خود را بدون ترس از قضاوت بیان کنید. تصمیم به مراجعه به مشاور، میتواند نقطه عطفی در رابطه شما باشد.
19. تمرکز بر نقاط قوت رابطه
به جای اینکه روی مشکلات و نقاط ضعف رابطه تمرکز کنید، سعی کنید نقاط قوت آن را شناسایی کنید و به آنها توجه کنید. چه چیزهایی در رابطه شما خوب پیش میرود؟ چه چیزهایی در مورد شریک عاطفی خود دوست دارید؟از نقاط قوت رابطه خود قدردانی کنید و به شریک عاطفی خود نشان دهید که آنها را میبینید و از آنها سپاسگزارید. وقتی روی نقاط قوت رابطه تمرکز میکنید، انرژی مثبت بیشتری به آن وارد میکنید و رابطه را قویتر و پایدارتر میکنید.







روابطی که در آن احساس امنیت روانی جریان دارد، معمولا از یک عنصر حیاتی برخوردارند: فضای امن برای اشتباه کردن. بنده در طول سال ها مشاوره دیده ام زوج هایی که اجازه می دهند طرف مقابل بدون ترس از تحقیر یا تمسخر، اشتباهاتش را بپذیرد، رشد عمیق تری را تجربه می کنند.
بسیاری از مراجعانم گزارش می کنند که بعد از بروز یک سوءتفاهم، واکنش اولیه شریک عاطفی شان تعیین کننده بوده است. وقتی به جای سرزنش، کنجکاوی و درک متقابل نشان داده می شود، آن سوءتفاهم تبدیل به فرصتی برای عمق بخشیدن به رابطه می شود.
کارگاه هایم نشان داده که ما معمولا نیازهای عاطفی خود را با همان زبانی که در کودکی دریافت کرده ایم بیان می کنیم. اگر کسی در کودکی برای آرام شدن هدیه می گرفته، حالا هم ممکن است در بحران ها انتظار هدیه داشته باشد، حتی اگر شریکش زبان عشق متفاوتی داشته باشد.
آخرین باری که زوجی به دفترم مراجعه کردند، هر دو می گفتند دیگری را دوست دارند اما احساس امنیت نمی کنند. بررسی ها نشان داد مشکل اصلی نه در کمبود محبت، بلکه در ناتوانی در ترجمه زبان عشق شان به هم بود. مرد با خدمات محبت می کرد و زن با کلمات، و هر دو در درک این اختلاف ناکام مانده بودند.
خیلی اتفاقی این پست رو دیدم در حالی که داشتم توی مشکلات رابطه خودم غرق میشدیم 😅 یه چیز جالب بگم، همون اول که خوندمش فکر کردم “انگار یه چراغ روشن شد” چون بعضی چیزا رو برام واضح تر کرد. اما اینجا چند تا چیز دیگه هم هست که بهم کمک کرده شاید به درد شما هم بخوره:
یه زمانی داشتم مدام شریکم رو با دوستام مقایسه میکردم. مثلا میگفتم فلانی همیشه برای شریکش گل میخره و تو… بعد یه روز فهمیدم که دارم چه بلایی سر رابطه میارم. این مقایسه ها مثل سم میمونه 🤯
بعضی وقتا فکر میکنیم داریم گوش میدیم ولی در واقع فقط منتظریم نوبتمون بشه حرف بزنیم. یاد گرفتم گاهی فقط سکوت کنم و واقعا بدون قضاوت بشنوم.
یه مورد دیگه که خیلی فراموش میشه: تماس چشمی. وقتی داریم حرف میزنیم، اگر تلفون دستمونه یا حواسمون پرته، طرف مقابل میفهمه و ناراحت میشه. من اینو با قیمت یه دعوای بزرگ یاد گرفتم 🥲
یکی از بدترین اشتباهات من این بود که فکر میکردم شریکم باید ذهن خونه! یعنی بدون گفتن حرفام متوجه بشه. چند ماه طول کشید تا بفهمم چقدر این فکر احمقانه است 😂
یه چیز مهم دیگه: حالا حالاها از این پست خوشم اومد، بیشتر وقتا تو اینترنت مطالب تکراری میبینیم ولی این یه چیز دیگه بود. بقیه مطالب سایت رو هم خوندم و گفتم وای چقدر چیزای کاربردی داره که جای دیگه ندیدم.
ایجاد امنیت روانی در روابط عاطفی یکی از دغدغه های اصلی زوجین است و نکاتی که در این مطلب به آن اشاره شده می تواند راهنمای عملی خوبی باشد. گاهی اوقات افراد فکر می کنند برقراری ارتباط فقط به معنای حرف زدن است در حالی که سکوت های معنادار و نگاه های مشترک هم می تواند فضای امنی ایجاد کند. یادم می آید در رابطه قبلی ام، اهمیت ندادن به این سکوت های ارتباطی باعث شد احساس تنهایی کنم حتی وقتی کنار هم بودیم.
بسیاری تصور می کنند برای ایجاد امنیت باید همیشه موافق باشند در حالی که اختلاف نظرهای سازنده وقتی با احترام بیان شود می تواند صمیمیت را افزایش دهد. مشکل وقتی شروع می شود که اختلاف سلیقه ها به جنگ قدرت تبدیل شود. یکی از اشتباهات رایج این است که فکر کنیم طرف مقابل باید دقیقا مانند ما فکر کند و هر تفاوتی را تهدید ببینیم.
زمانی بود که فکر می کردم بررسی پیام های همسرم نشانه توجه است اما بعد فهمتم این رفتار بیشتر از حس اعتماد می کاهد تا آن را تقویت کند. نظارت افراطی و فضولی در حریم خصوصی طرف مقابل اگرچه ممکن است موقتا اضطراب را کاهش دهد اما در بلندمدت آسیب جدی به رابطه وارد می کند. برخی نیز مرتکب این اشتباه می شوند که برای جلوگیری از بحث، احساسات واقعی خود را پنهان می کنند که این هم راهکار سالمی نیست.
نکته ظریفی که در این مطلب به خوبی به آن پرداخته شد اهمیت فضای شخصی در کنار صمیمیت است. در رابطه سالم، هر فرد باید حق داشته باشد گاهی اوقات برای خودش باشد بدون اینکه احساس گناه کند. بسیاری از مشکلات وقتی شروع می شود که یکی از طرفین تصور می کند عشق یعنی تمام وقت در کنار هم بودن و هیچ دنیای جداگانه ای نداشتن.
تعداد زیادی از زوج ها بدون توجه به این اصل مهم، اجازه می دهند رابطه شان تکراری و خسته کننده شود. گاهی یک تغییر ساده مثل امتحان کردن غذاهای جدید با هم یا کشف سرگرمی مشترک می تواند فضای تازه ای ایجاد کند. در دوره ای از زندگی مشترکمان، ثبت نام در یک کلاس زبان خارجی با هم، رابطه مان را از رکود نجات داد و حرف های جدیدی برای گفتن پیدا کردیم.
یکی از خطاهای بزرگ در روابط این است که فکر کنیم پس از ازدواج یا شروع رابطه، تلاش برای جذاب بودن را کنار بگذاریم. وقتی کسی دیگر برای جلب نظر همسرش تلاش نمی کند، پیامی که ناخودآگاه ارسال می کند این است که دیگر برایش ارزشی قائل نیست. میزان اهمیت ما به ظاهر و رفتارمان نشان دهنده میزان احترام ما به طرف مقابل است. منطقی نیست انتظار داشته باشیم کسی که خودمان برایش ارزش قائل نیستیم، ما را دوست داشته باشد.
اطمینان دارم کسانی که این مطلب را با دقت بخوانند حداقل چند نکته جدید یاد می گیرند که می تواند رابطه شان را متحول کند. از دیدگاه یک فردی که سال ها در حوزه روانشناسی خانواده مطالعه داشته، ترکیب محتوای علمی و کاربردی این متن واقعا قابل تقدیر است. خواندن بقیه مطالب این سایت هم چشماندازهای جدیدی درباره روابط انسانی برایم روشن کرد که جای دیگری ندیده بودم.
خیلی وقت ها فکر می کنیم اگر طرف مقابلمان را کنترل کنیم یا مدام از او تعریف کنیم رابطه بهتر می شود. ولی یادم هست در یک رابطه قبلی با این کارها فقط حس خفگی ایجاد کرده بودم. نباید فراموش کنیم که هر کس نیاز به فضای شخصی دارد و حتی در صمیمی ترین روابط هم باید حریم ها را رعایت کرد.
یکی از اشتباهات رایج این است که وقتی مشکلی پیش می آید سریع پا پس میکشیم یا رابطه را تمام شده فرض می کنیم. یادم می آید روزی با کوچکترین دعوا میخواستم همه چیز را رها کنم در حالی که اگر کمی صبر می کردم می فهمیدم مشکلات قابل حل هستند. گاهی فقط باید نفس عمیقی بکشیم و مشکل را با آرامش بررسی کنیم.
چیزایی که به من توی رابطه کمک کرد این بود که گاهی بی دلیل کوچکترین کارای همدیگه رو تشویق کنیم مثلا یه چایی درست کردن ساده یا گوش دادن یه حرف تکراری… این شاید یه جور بازی باشه ولی کمک می کنه حس خوبی بگیری از چیزای پیش پا افتاده 😊 یادمه یه بار پارسال بعد یه روز خسته کننده با کلی استرس، وقتی دیدم دوستم یه لیوان آب با یه تیکه لیمو گذاشته جلوم انگار دنیا رو بهم داد… اینا همش انرژی مثبت میده به رابطه